یک دسته گل محمدی

گوشه هایی از زندگی رهبرمعظم انقلاب

یک دسته گل محمدی

گوشه هایی از زندگی رهبرمعظم انقلاب

خانواده پدری

پدر (سید جواد) ترک زبان بود . اصالتا تبریزی . اهل خامنه و مادر فارس زبان . از بچگی دوزبانه بودیم . 

ما هشت خواهر و برادر از دو مادر بودیم ؛ یعنی پدرم از خانمی ، سه فرزند داشت که هر سه دختر بودند . بعد ، آن خانم فوت کرده بودند و پدرم با خانم دیگری -که مادر ما باشند- ازدواج کرده بودند . 

ما بچه های این خانم دوم ، پنج نفر بودیم ؛ چهار برادر - سید محمد ،سید علی،سید هادی و سید حسن- و یک خواهر. 

من دومی بودم ، پسر دوم خانواده . 

پدرملای بزرگی بود ، عالم دینی بود . بر خلاف مادرم که خیلی گیرا ، حراف و خوش برخورد بود ، پدرم ساکت و کم حرف بود .آرام . و این تاثیر دوران طلبگی و تنهایی در گوشه ی حجره بود .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد